رادین و عینک بابا
دیشب (22 مرداد) شما وقتی بغل بابا بودی عینکشو گرفتی کشیدی و شیشه عینک بابا از جاش دراومد بابا هم عینک رو گذاشت رو اپن آشپزخونه.....صبح که از خواب بیدار میشه با عجله و خوابالو عینکشو
میزنه و میره اداره ....یک ساعتی از کارش که میگذره همکارش بهش میگه فکر کنم عینکتون شیشه اش نیست هااااا وتا زه اونجا بابا متوجه میشه که از صبح عینک بدون شیشه زده...... جالبه تا اون لحظه نفهمیده. البته شیشه عینک چپش بوده که نمره اش زیاد نیست.... روزه و عجله چه میکنه با آدم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی