رادینرادین، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

رادین گل پسر مامان و بابا

11 ماهگی

1391/10/27 21:42
نویسنده : مامان الهه
560 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرم

یازده ماهگیت مبارک

توی این ماهی که گذشت....

اول از همه اولین شب یلدات بود که خونه بابابزگ رفتیم و کلی خوش گذشت ...سوم دی رفتیم دیدار یه نی نی که وه خاله من بود و اسمشم ابوالفضل خدا حفظش کنه متولد 23 آذر بود....اولین برف زندگیت که دیدی هم 6 دی بارید فکر کنم 20 سانتی بود که وقتی بردمت دستزدی انگاری از برف ترسیدی البته سرد بود دیگه.....8 دی هم خونه بابابزرگ دعای ندبه بود که به خاطر باریدن برف هوا بسیاااار بسیااار سرد بود و من تو رو گذاشتم خونه اون یکی بابا بزرگ پیش عمو مهدی...دستش درد نکنهلبخند...توی این ماه یک بارم خروسک گرفتی البته خفیف بود و من گفتم لازم نیست ببریمت دکتر ولی بابات گفت باید ببریمت و ما هم رفتیم با دکتر خوش و بشی کردیم اومدیم چون حالت خوب بود هااااا فقط صدات کمی گرفته بود!!! وزنتم کرد که گفت 10300 با یه عالمه لباس ماشالاااا....دیگه تقریبا غذای خودمونم بهت میدم....

توی این ماه دیگه نود درصد اوقات چاردست و پا میری...خودت میشینی منظورم از حالت چاردست و پاس...از د و دیوار و مبل و میز و ... میگیری وایمیستی و راه میری...به تنهایی هنوز وانمیستی...اصلا تلویزیون دوس نداری....ولی با بعضی آهنگا قرت میاد و یه تکونی به خودت میدی....حسابی دردری شدی و اگه بعداز ظهر ها نریم از خونه بیرون حسابی حالت گرفته میشه و غر غر میکنی ....واسه همینم ما تقریبا هر روز هفته خونه بابابزرگ تلپیم!!! خداروشکر فاطمه خانوم رو هم اذیت نمیکنی و پسر خوبی هستی وقتی مامان میره سر کار....عاشق بچه هایی خصوصا مهدیار دوس داری اون بازی کنه تو نگاه کنی هههههههه...فقط محمد حسام نزدیکت بشه گریه میکنی البته بی دلیل هم نیست دو بار حسابتو با دندون رسیده ( از شیوه غافلگیری استفاده کرده این حسام خان)...از اون ورم  حجت خیلی وقتا به قصد حمله میاد سراغت با دندون و ناخن و تو مظلووووم تنها کاری که ازت برمیاد گریهههه...با ابنکه حسام (پسر خاله) گاهی یه ابراز علاقه ای بهت میکنه میگم عیب نداره بچس من باید بیشتر حواسم باشه ولی از اینکه حجت ( پسر عموت) بهت حمله ور میشه حرصم میگیرههه و ...نیشخند(نهایت بدجنسی )....

بازی  مورد علاقت هم همچنان توپ بازی...زیاد با بقیه اسباب بازی هات سرگرم نمیشی....

  وقتی بابا از سر کار میاد میچسبی به بابا واسه بابا گریه میکنی تا بیاد بغلت کنه و مننیشخند و البته بغل منم نمیای مژه  حسابی با هم کنار میاین خداروشکر                   

ایشالا همیشه سلامت باشی گلم دوست دارم خیلی زیاد

عکس هارو هم بعدا میذارم

خدایا همه مریضارو شفا بده

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (11)

مامان کیان
28 دی 91 12:50
پس عکساش کوووو؟؟؟
موهای پسری در اومده یا نهههه؟


از دست مامان تنبل ایشالا به زودی میزارم...دراومده یه کم
ilijoon
29 دی 91 16:14
فدات بشم عزيزم كه ديگه داري براي خودت مردي ميشي قربون قر كمرت


خدا نکنه خاله جون
ilijoon
29 دی 91 16:15
دوستت دارم گل پسري ناز


ما هم دوست داریم عزیزم
ilijoon
30 دی 91 10:59
سحر مامان محمدطاها
30 دی 91 15:38
فدای این گل پسرناز عکساشوبذارخیلی قیافش بامزه س خوشم میادبخورمش .


مامان مجتبی ومحمدرضاومهدیار
1 بهمن 91 16:36
فدای ای کیو سان خودمون


مامان سارا
2 بهمن 91 11:46
از پسر عمو و پسر خاله و همه و همه خواهش می کنم انقدر رادین مظلوم مارو گاز گاز نکنن . ای قربونت برم من مظلوم
خاله تو هم گازی ، چنگی ، هولی ، ... چیزی بابا


هر چی واسش کلاس گاز و چنگ و ... میذاریم یاد نمیگیره
الهه مامان روشا جون
5 بهمن 91 14:45
عزیز دلم 11 ماهگیت رو تبریک میگم.دیگه داری به تولدت نزدیک میشی.ماشالا دیگه بزرگ شدی آقا رادین
الهه جون انگاری همه بچه ها عشق ددرن.


ممنون الهه جون...اره واقعاااا
راحله
6 بهمن 91 8:36
ای مامانی بد جنس
بچه ام چقدر مظلومه
فداش شم من الهییییییییییی

خوب مامانی بهش یاد بده لااقل با گاز گرفتن از خودش دفاع کنه
تولد 11 ماهگیت مبارک عسیس دلم


ههههه اره مظلومه بچم خدایییی.آخه تو این مورد حسابی بی استعداده .ممنون عزیزم
مامان فتانه
6 بهمن 91 15:54
خانی خیلی پسر اقایی دارین....به وبلاگ دختر منم سر بزنید


ممنون عزیزم حتما
بهاره مامان محمد طه
7 بهمن 91 9:50
عزيزم زنده باشه من عاشق چار دست و پا راه رفتنم عكسهاشو بذار