رادینرادین، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

رادین گل پسر مامان و بابا

این روزها

سلام پسرم الان    8 ماه و 11 روز و 19 ساعت و ... نزدیکه دو ماهه داری سینه خیز میری با سرعت ولی هنوز 4دست و پا نشدی...بعضی وقتا حالتشو میگیری.با همون سینه خیز پله های 15 سانتی رو هم بالا میای البته از دیروز..دومین دندونتم دراومده .... خلاصه که داری بزرگ میشی ..... جدیدا می تونم با خیال راحت تو رو بذارم پیش بابا یا مادر و برم سالن و تقریبا برگردم به تفریحات خودم واز این بابت خوشحالم و البته کمال تشکر رو از شما و بابایی به خاطر همکاری دارم روز جمعه که عید قربان بود ظهر تا شب خونه مادرجونت بودیم که عمو محمد اینا هم بودن....حجت که یه هفته از تو کوچولوتره مدتیه 4دست و پا میره دوس داشتم از دوتاییتون با هم عکس بگیرم اما بنا به دل...
7 آبان 1391

عمو

سلام گلم.... روز پنج شنبه 27 مهرماه عموی خوبم فوت کردن..خدا رحمتشون کنه واقعا زحمتکش و دوست داشتنی بودند و جزء بهترین های روزگار...روحشون شاد...حتما الان جاشون و حالشون بهتره....اللهم صل علی محمد و ال محمد.........
3 آبان 1391

هشت ماهگی

سلام عزیزم...........هشت ماهگیت مبارک گاهی دلم واسه روزهایی که میگذره میگیره واسه روزهای شیرینی که با هم داریم ولی همش میگم آینده قشنگتره و صد البته که هر چی بزرگتر میشی شیرین تر میشی .......این ماه خیلی متفاوت بوده هم واسه من و هم واسه تو چون من رفتم سر کار و شما رو هم میبردیم خونه فاطمه خانوووم که خداروشکر پسر خوبی بودی و به گفته فاطمه خانوم گریه نمیکنی و کلی واسه خودت بازی می کنی خدارو شکر خداروشکر...........سینه خیز رو حرفه ای شدی!! و گاهی هم حالت 4دست و پارو می­گیری ولی نمیتونی بری و زودی پخش زمین میشی ......کلی هم آواز خونی میکنی...دیگه به همه جاها سرک می کشی.... ولی از همه جا بیشتر آشپزخونه رو دوست داری کلی ذوق میکنی میرم توی آش...
26 مهر 1391

یه خال دوست داشتنی

یه خال پشت بازوی راستت هست که شبیه قلبه خیلی وقته میخوام این پست رو بذارم هااااااا البته به نظرم توی عکس خوب نیفتاده ولی کاملا مشخصه شکل قلب هس ...
26 مهر 1391

تولد امام رضا (ع)

سلام عزیزم.... امشب تولد امام رضاست عزیزم........ عیدت مبارک.... ما خیلی امام رضا رو دوس داریییییم خیلی واقعا مهربونن...... پارسال شب تولد امام رضا با بابا رفتیم سونو گرافی و شما بعد از مدتی که مارو سر کار گذاشته بودی و دو تا سونو رفته بودیم و نمیدونستیم گل دختری یا گل پسر !!!!! اجازه دادی ما جنسیتتو بدونیم و فهمیدیم که یک پسر نازی.......و من فقط سلامتیتو از خدا و امام رضا خواستم که خدارو شکر...... یا امام رضا همه مریضا رو شفا بده و همه رو به آرزوهاشون برسون الهی آمین این کارت پستال رو سمیرا جون مامان آنیسا ی گلم زحمتشو کشیدن...ممنونم عزیزم ...
11 مهر 1391

اولین دندون

سلااااااااام پسرم نه چک زدیم نه چونه دندون اومد رو چونه! یه حبه قند قندون! رادین شده با دندون! اولین مرواریدت بالاخره دراومد روز دوشنبه 3 مهر یعنی توی 7 ماه و 9 روزگیت عزیزم...خوشبختانه خیلی اذیت نشدی گلم ولی همش با حرص همه چی رو میبری تو دهنت ایشالا که بقیه مرواریداتم راحت دربیان و اذیت نشییییییی....... دیروز مدرسه که بودم بهاره خانوم اس ام اس داد و گفت دندون گل پسری در اومدههههه  من صبح متوجه نشده بودم آخه دیروزش نشانه هایی از دندون بود و لی سر نزده بود هنوز...خلاصه که افتادیم به آش دندونی که ان شاالله وقت کنم بپزم تا دندونات راحت تر دربیاااان و اما مهر و دوری ......... از شنبه میذارمت پیش فاطمه خانوم و خداروشکر خداروشکر ا...
4 مهر 1391

مهر و شروع به کار مامان

سلام... پسرم فردا روز سختیه واسه من شایدم واسه تو نمیدونممممممممممم البته امیدوارم واسه تو سخت نباشه....فردا قراره بعد از 7 ماه و 6 روز که همش با هم بودیم برم سر کار وشما برای اولین بار ازم دور میشی قراره خانوم دوست بابا شما رو نگه داره...خیلی خانوم خوب و مهربونیه ولی چون شیشه نمیگیری من نگرانم که گریه به راه بندازی امیدوارم پسر خوبی باشی ...اذیت نکنی و اذیت نشی   خلاصه که نگرانم اصلا این اول مهر به دلم نمیچسبه اولش قرار بود ببریمت پیش مادر جون ولی به خاطر دوری راه و بعضی مسائل قرار شد فعلا بذاریمت پیش فاطمه خانوم...... همش نشستم پشت کاکپیوتر یه عالمه کار دارم ولی دست و دلم به کار نمیره آخهههه دوست دارم یه عالمه ...
31 شهريور 1391